روی برگ درختها قدم میزدم، صدای خِشخِش برگها مثل یک موسیقی دلنشین، در گوشم میپیچید… حس خوبی داشتم، از این اومدن زودهنگام، مثل عاشقی که چشم انتظار اومدن محبوبش هست، من هم در این نخستین روزهای شهریور! چشم انتظار اومدن فصل عاشقی هستم… چشم انتظار اومدن پائیز…
پاييز اينجا خيلي زودتر از تصورات شما رسيده عزيز……….امروز يك هواي ملس پاييزي با باروني زيبا ولطيف كمي مشاممان را نوازش داد….تو اين قحطي هواي عاشقي همين چند قطره بارون هم از سرمون زياد بود………
خوشحالم زودتر از تصورات من پاییز به دیار شما رسیده مهلا بانو، تا کمی فراغتی داشته باشیم برای پرداختن به زیباییهای زندگی و دست از گم شدن در روزمرگیها برداریم…